شكوهِ تواضع…
سنت، عشق، همگرایی و امید، همه و همه کلید واژه هایی هستند که “ایگنس” دومین شاهکار لاین “Cineres” به توصیف آن ها می پردازد. ترانه ای که واژه های آن بیشتر به شعری حماسی می ماند اما نظری که به آن می افکنیم، با همه اجزای قدرتمندش غزلی عاشقانه است که آمدن زمستان را نه نقطه پایان، که تحولی زیبا می پندارد.
مقدمه عطر را فضایی ترش، دارویی و چرب تشکیل می دهد. این مقدمه مرموز پیش زمینه ای است برای به تصویر کشیدن روزهای پایانی ماه دسامبر، آن گاه که نفس های پاییز به شماره افتاده و زمستان به پشت دروازه های شهر رسیده است. از این به بعد طراح به صورت هدفمند از دو عنصر خاص بهره می برد؛ یکی مشروبی که بویی چوبی-دودی در پس زمینه آن را همراهی می کند و درست در همان دقایق ابتدایی بارز است و دیگری “تنباکو” که یکی از اصلی ترین اجزای عطر در قلب رایحه محسوب می شود. آن چه که طراح از آن به عنوان منبع الهام خود برای ساخت این عطر یاد می کند، “Erba tornabuna” یا همان تنباکو است؛ گیاهی که پیش از آنکه در میان آدمیان به عنوان مخدر کاربردی داشته باشد، مرهمی بوده برای دردها و آلام آن ها. نت میانی همچنین میزبان اجزایی چون پچولی، کهربا و نت های بسیار با کیفیتی همچون لابدانوم است که با ایجاد فضایی کهربایی، چرمی، خاکی و چوبی بر غنای رایحه می افزایند و البته تاریکی آخرین دقایق پاییز را به زیبایی ترسیم می کنند.
کم کم از جای جای شهر، چوب های برافروخته به آتش سر بلند می کنند و سوسو کنان خبر از شروع مراسم این شب به یاد ماندنی می دهند. اینجاست که به کمک سندل، رایحه چوب بیش از پیش احساس می شود و حس نرم و خامه ای آن در ترکیب با کهربا، گرمای کوچه پس کوچه های آتری را به تصویر می کشد.
ایگنس هم زیستی مسالمت آمیز بزرگانی است که قدرت و شکوه خود را سر به زیر و فروتن به نمایش میگذارند تا بدان جا که ایگنس در اوج کمال گرایی و نهایت کیفیت نه تنها متین و آرام است که نوید دهنده و پرکشش است. عطری چوبی، کهربایی، ادویه ای و تنباکویی که با وجود زوایای تاریک خود نقطه عطفی در کارنامه درخشان خانم آنجلا چامپاینیا محسوب می شود.
***** انجلا چامپاینیا ایگنس *****
هنگامی که یک فرد برای اولین بار با واژه عطر روبرو میشه میتونه چندین طریق و از درب های متفاوتی به این مقوله زیبا وارد بشه . میتونه عطری خوشبو و خوش بازخورد بگیره مثل دیزاینر های هایپ شده بازار که اکثرا توسط بلاگر های یوتیوب و برخی فروشنده های صرفا فروشنده توصیه و خریداری میشه . یکی هم میتونه از نگاهی دیگه به روایح نگاه کنه و با اونا انس بگیره و حرف بزنه و به سخن بنشینه . ابتدا در این مسیر شروع میکنه به یادگیری زبان عطرها . اینکه یک عطر چه چیزی رو میخواد بیان کنه . یه حالتی رو ؟ یه واژه ای رو ؟ یک مفهوم جدی رو ؟ یک حادثه غم انگیز رو ؟ چی ؟ بعد از اینکه زبانشون رو یاد گرفت باید با جان و دل به حرف هاش گوش بده و در وهله اخر به اون پاسخ بده تا این مسیر به کمال خودش برسه .
به عنوان مثال پای صحبت با عطری مثل مون نوم است روژ میشینیم . این عطر فقط و فقط میخواد یک واژه رو بیان کنه . ” قرمز ” . البته منظور از قرمز نماد قرمز هست که بیانگر تحولات و فراسوی قرمزی هست که زبان از گفتنشون در چنین محفلی قاصره . میتونه یه رنگ دیگری مثل سبز رو با عطری مثل فانتوم وی بیان کنه و با روان شما بازی کنه بخاطر این کلمه . میتونه بیانگر یک کاراکتر معروف و دوست داشتنی باشه . به عنوان مثال رنسانس میتونه بیانگر شخصیتی مثل گتسبی بزرگ باشه . میتونه بیانگر واژه بهشت باشه در عطری مثل ایر از همین برند . میتونه بیانگر قدرت باشه در عطری مثل دیپلماتیک یا پرایوت لیبل از جووی . میتونه بیانگر عشق باشه در عطری مثل لانوییت د لهوم . میتونه بیانگر شادی و شعف باشه در عطری مثل رز قندهار . تا صبح میشه از این ادبیات و زبان حرف زد . میریم سر اصل مطلب . یعنی وقتی بخواد چندین کلمه رو در یک رایحه نشون بده چی ؟ واژگانی نظیر قدرت و اصالت ، احترام و شکوه ، رهایی و عبور ، تاریکی و شور و مهمترینش تسکین بخش روح .
ایگنس عطری هست هنر دست خانم انجلا که به جرئت میتونه با روان شما بازی کنه و درد ها و روان پریشی شما رو تسکین بده و ارامش ببخشه . اما یک سری شرایط داره . صبوری و متانت خرج دادن موقع اسپری این عطر . تمرکزی بالا و امادگی ای عجیب برای حالتی عجیب با رایحه ای عجیب .
روایح به واسطه اثراتی که بر مغز و بدن ما میذارن گاهی میتونن باعث ترشح یک سری هورمون ها در داخل بدن بشن که چندین و چندین دارو باید مصرف بشه تا چنین سطحی برسه . منظور این نیست که اگر مشکلی دارین بخابین و این عطر رو اسپری کنین و خوب بشین . نه ! همه چیز در دنیای روایح اداب و رسومی داره کماکه در تمامی دنیاها چنین منوال هست . باید ایگنس رو ابتدا دعوت کرد و منتظر پاسخ نشست . ایگنس عطری نیست که سریعا بتونه وجه و عمق خودش رو نشون بده بلکه عطری هست که باید اون رو دعوت کنید و صبر کنید تا پاسخ مناسبی ازش دریافت کنین . اون موقع هست که میتونم بگم حس رهایی و تمامی در شما شکل میگیره و به اوج ارامش و کمال در فراسوی قدرت و شکوه مندی میرسین به نحوی که انگار در قصری بزرگ از خاندانی با اصالت در هنگام غروب پا به داخل بگذارید و از پشت گرامافون های قدیمی یک سری اپرا ها و یا اصوات قدیمی و روان گر پخش بشن . به عنوان مثال من میتونم اثر هنرمند ave maria رو در ذهن خودم تداعی کنم و با این رایحه زندگی کنم . پیشتر بواسطه حس خوبی که از عطرهای هستی گرایی میگرفتم اونها رو یک جور درمان برای وجودیت نیش بازها میدیدم. شاه عطری مثل مموا که با اسپری اون روی بالشت و یک خواب بدون فکر اثر خودش رو اعمال میکرد و در هر شرایطی به وظیفه خودش میرسید . اما ایگنس رو با احترام دعوت میکنم و پس از پاسخ مثبت گرفتن ازش چشمانم رو میبندم و با استشمام اون درمان خودم رو شروع میکنم . باید برای این عطر احترام گذاشت …
در مورد رایحه عطر بخوام توضیحی بدم یک بیس امبری تنباکویی رو میشه حس کرد که عناصر دیگه چاشنی کار رو بیشتر و کمتر میکنه تا به اندازه ترین وجه خودش در بیاد . وقتی چرمی در ابتدا اضافه میشه و یا وقتی پچولی و روایخ چوبی ( توام با اتش ) اضافه میشن و کمرنگ پر رنگ میشن شور و هیجان کار رو زیادتر میکنه و به هیچ عنوان در فراسوی کل مسیر نمیذاره حتی یک درصد به شما احساس خستگی و یکنواختی دست بده . اما شامه ای ریز بین و تربیت شده نیاز هست تا تمامی ریزه کاری ها بشه .
همه چی در بهترین شکل خودش در این برند میدرخشه . تا به حال ایر و ایگنس که تست داشتم شدیدا معنای دیگری از روایح نیش از یک برند ارتیزانی برام تعریف شده و طبیعتا مابقیشونم همین منوال خواهند بود . داشتن یک عطر از این کالکشن از نظرم برای هر اهل هنری واجب و ضروریست و اگر دغدغه مالی وسط نباشه داشتن کل کلکسیون انجلا ارزنده هست . عیبی نمیبینم در این کار . 10/10