یوریکا! یوریکا!
اینچنین میگفت آن مرد دیوانهی با بصیرتی که برهنه کوچههای شهر را میدوید و فریاد میکشید و از چنگال جمعیتی که به دنبالش بودند میگریخت. او که در زمان و مکانی بسیار دورتر از آنچه که در آن حضور داشت زندگی میکرد. دانشمند و فیلسوفی که از ورود به حمام منع شد در حالی که روز قبل خرسند از کشفی عظیم برهنه و فریادکشان از حمام به بیرون دویده بود. یافتم! یافتم!
آرکیمِدِه در اولین دیدار از سیسیل میگوید. زادگاه ارشمیدس. سرزمینی باستانی مملو از رنگ و رایحه و سحر و دانش. شروعی با پسته و لیموی سیسیلی، فلفل صورتی و ریشه گلپر که بوی این جزیره ایتالیایی را زنده میکند. چشم انداز یاس و خرزهره در قلب ذهن ما را به کوچههای دهکدههای باستانی میبرد. در لحظهای که انعکاس ماه بر دریای آرکیمِدِه میتابد، وانیل و دانه تونکا با چوب سدر و وتیور تنفس در شبهای سیسل را به یاد ما میآورند.
آرکیمِدِه توسط مائوریتزیو سریزای عطرساز، در وصف سیسیل و ستایش ارشمیدس خلق شده.